هی کافه چی...
دستور بده
سیگار بیاورند...
مشروب و پاسور هم....
وزن های هرز را جمع کنند دور میز من...
بگو بنوازند...
شاید غیرتی شدو برگشت...

نظرات شما عزیزان:
ershad 
ساعت23:54---11 آبان 1391
دیگه دیره واسه موندن دارم از پیش تو میرم
جدایی سهم دستامه که دستاتو نمیگیرم
تو این بارون تنهایی دارم میرم خداحافظ
شده این قصه تقدیرم چه دلگیرم خداحافظ
دیگه دیره دارم میرم چقدر این لحظه ها سخته
جدایی از تو کابوسه شبیه مرگ بیوقته
دارم تو ساحل چشمات دیگه آهسته گم میشم
برام جایی تو دنیا نیست تو اوج قصه گم میشم
†ɢα'§ : <-TagName->
پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:
,
23:20
|- ♠♦کافه چی♦♠
-|