بوی خاک باران خورده...
سخت به شیشه هاے کافه میکوبد!
بوے خاک خاک خورده...
روی میزهاے کافه میرقصد
و مـــ ـــن!!
همان خاکیه رنگ خورده
اینجا
کلاه آویز کرده ام به چنگ
کت انداخته ام روے دوش
یاد روزهایے افتادم
که من هم قدرے خاک بودم...
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |